طلاق و اعتیاد از مهمترین آسیبهای اجتماعی شناخته شده هستند که به عنوان دو معضل خانمانسوز هر روز قربانیان تازهای میگیرند.
اگر روزی طلاق باعث ننگ خانواده زن محسوب میشد، اکنون به اسم رهایی و استقلال، راهی برای کسب درآمد زن شده و یا مرد به بهانه نداری و با استمداد از راههای فرار از قانون از پرداخت مهریه زن که حق قانونی و شرعی اوست شانه خالی میکند.
پایین آمدن سن بلوغ و آمار رو به ازدیاد بیماریهای مقاربتی ناشی از انحرافات جنسی، ترس از نبود امنیت اخلاقی، روحی و روانی لازم برای فرزندان، مسائلی است که خواب والدین را آشفته کرده است.
در برخی از خانوادهها، والدین به دنبال آن هستند که خلاءهای دوران کودکی خود را برای فرزندنشان جبران کنند، بههمین دلیل محبتهای بیش از اندازه به کودک خود میکنند، اسباب بازیهای زیاد میخرند و یا بیشترهای کارهای فرزندنشان را خودشان انجام میدهند.
نتیجه چنین رفتارهایی، فرزندهای گلخانهای یا نازک نارنجی است که از پس انجام هیچ کاری بر نمیآیند.
بیشفعالی یکی از اختلالات روانی و رفتاری شایع در بین کودکان و نوجونان است؛ شیوع آن در بین کودکان، پنج تا هشت درصد و در بین نوجوانان ۲.۵ درصد تخمین زده میشود.
اختلال بیشفعالی بسیار شایع بوده و سه نوع کودک و نوجوان بیشفعال وجود دارد. نوع اول بیشفعال نقض توجه که بیشتر در بین دختر بچهها است. نوع دوم بیشفعال پرتحرک و تکانش که بیشتر در بین پسران وجود دارد و نوع سوم بیشفعال ترکیبی که کودک میتواند هر دو نوع بیشفعالی و علائمی از آن را داشته باشد.
بیشفعالی نقض توجه و پرتحرکی است و باید کودک به مدت شش ماه، شش مورد از علائم را داشته باشد تا بتوان بیشفعالی او را تشخیص داد. تشخیص آن بر عهده هر کسی نیست و باید تشخیص این اختلال و رفتارهای کودک در دو موقعیت خانه و مدرسه به وسیله روانشناس و روانپزشک متخصص بررسی شود
در حالی که تحصیل دانشآموزان در بسیاری از نقاط جهان یک چالش بزرگِ توام با مشکلات متعدد است در برخی دیگر از کشورها آنچنان برای دانشآموزان انواع امکانات تحصیلی را فراهم میکنند که قابل مقایسه با هیچ یک از کشورهای فقیر نیست.
💠 اروپا، یکدست و عالی
کشورهایی همچون نروژ، سوئد، سوئیس، آلمان، لوکزامبورگ، لیختن اشتاین، انگلستان، فنلاند، لتونی و هلند بهترین شرایط تحصیلی را دارد.
دانشآموزان در این کشورها تا سن ۱۸ سالگی مستمری دریافت میکنند و تمامی جنبههای تحصیلی آنها از سوی دولت تامین میشود.
در سیستم آموزشی ما سه اشکال عمده وجود دارد. سه مشکلی که موجب تضاد و شکاف جدی در نظام آموزشی در ایران شده است.
نخستین مشکل این است که روش آموزش و تدریس در کشور عقب مانده است. این روشها نیاز به مدرنسازی و نوسازی دارد.
چه در مدارس و چه در دانشگاهها و چه کتابها و چه شیوه آموزش، سالیانیست که کهنه شده و حاصل این نظام کهنه خروج از دایره خلاقیت است.
این نظام کهنه و عقبمانده را به راحتی میتوان در ذهنیت معلم و مربی مدرسه تا استاد دوره دکتری و فوق دکتری جستوجو کرد.
فنلاند به دلیل اصلاحات متعدد در نظام آموزشی، شناخته شده است. این کشور با بهرهگیری از رویههای معقول و محیطهای آموزشی جامع، نظام آموزشی مناسبی فراهم کرده که به عنوان یکی از کارآمدترینها تلقی میشود.
استفاده نکردن از آزمونهای استاندارد:
فنلاند از آزمونهای استاندارد استفاده نمیکند. آزمونهای استاندارد که گاهی به صورت آزمونهای چهار گزینهای برگزار میشوند، امتحاناتی هستند که در آنها تمام داوطلبان در شرایط یکسان برای پاسخگویی به سوالات قرار میگیرند و تقریبا همه چیز از قبل مهیا است.
پنج ارزش اساسی که به فرزندان ما کمک میکند تا افرادی توانمند و موفق شوند در ادامه آمده است. برای یادآوری آسان این ارزشها آنها را «TRICK» (فوت و فن) مینامیم.
T = Trust (اعتماد)
R = Respect (احترام)
I = Independence (استقلال)
C = Collaborarion (همکاری)
K = Kindness (مهربانی)
اعتماد
ما در سراسر جهان دچار بحران اعتماد هستیم. پدر و مادر میترسند و این باعث میشود که فرزندانشان از اینکه خودشان باشند، از اینکه خطر کنند و از اینکه در برابر بیعدالتی بایستند، بترسند.
با توجه به دو حیطه نظام تربیتی والدین یعنی حیطه عاطفی و حیطه کنترلی یا اقتدار، سبکهای فرزندپروری به چهار دسته تقسیمبندی میشوند.
سبکهای فرزندپروری شامل سبک مقتدرانه (علمی)، سبک مستبدانه، سبک سهلگیرانه و سبک بیاعتنا است که هر یک از والدین یک نوع سبک را برای تربیت فرزند خود دارند.
در سبک فرزندپروری مقتدرانه ثبات و پایداری والدین در رفتارشان با کودک احساس امنیت در کودک به وجود میآورد و این سبک باعث تولید کودکی خلاق، با اعتماد به نفس، با عزت نفس و مسئولیتپذیر میگردد و تقریباً با هر سرشتی سازگار است.
۱- معلمان موفق امروزی آمادهاند بگویند: ما نمیدانیم اما با هم میآموزیم.
۲- معلمان امروزی میدانند که در وهله نخست ، معلم دانشآموزان هستند نه معلم کتب درسی.
۳- معلمان فقط عرضهکنندگان دانش نیستند بلکه تسهیلگر روند یادگیریاند.
۴- معلمان موفق امروزی میدانند که اثرگذاری بر دانشآموزان بیانگیزه نیز از اهداف مهم آنهاست.
۵- معلمان موفق امروزی میدانند زنگ تفریح و بازی حق مسلم کودکان است.
۶- معلمان موفق امروزی میدانند برداشتن دیوارهای میان کلاس درس و جامعه از اهداف آنهاست.
۷- معلمان موفق امروزی میدانند کلید قرن اخیر یادگیری مداوم است.
۸- معلمان موفق امروزی میدانند باید فرصتهای مناسب برای احساس امنیت در دانشآموزان فراهم نمایند.
۹- معلمان موفق امروزی میدانند سهم هر دانشآموز از یادگیری اهمیت دارد.
۱۰- معلمان موفق امروزی میدانند آنها علاوه بر نیازهای علمی نیازهای معنوی و اخلاقی هم دارند.
بر اساس سند تحول و برنامه درسی ملی، وظیفه مدارس ایجاد فرصت برای یادگیری است. مدرسه باید فرصتهای متنوعی برای یادگیری فراهم نماید.
با این رویکرد دیگر زنگ ورزش یا هنر یا آمادگی دفاعی، بیاهمیت نیست حتی ممکن است فرصتهای تربیتی این درسها بیشتر از سایر درسها باشد.
این رویکرد باید در خانه هم ادامه داشته باشد و اولیای دانشآموزان باید فرصتها و تجارب تربیتی متنوعی برای فرزندان خود فراهم آورند.
بهعنوان مثال وقتی میخواهیم برای فرزندمان کفش یا لباس بخریم معمولاً ما خودمان انتخاب میکنیم غافل از اینکه، خرید کردن یک موقعیت بینظیر یادگیری است
نقش محیطهای بنیادی، یعنی خانواده و زمینههای تعلیم و تربیتی آن مستغنی از تاکید و گفتگو است اما چون معلم به عنوان سازنده و فرمدهنده شخصیت دانشآموز نقش کلیدی دارد باید در درجه اول و پس از وی بقیه کارکنان مدرسه به درجات بالایی از بلوغ فکری رسیده باشند.
ویژگیهای مدارس موفق عبارتاند از:
۱) در یک مدرسه موفق تاکید مناسب و مشخصی بر موفقیت درسی دانشآموز وجود دارد و تا امکانات آموزشی لازم و افراد آگاه، علاقهمند و صمیمی به کار تعلیم عهدهدار امر تدریس در آن مدرسه نباشند امکان برخورداری و توفیق دانشآموزان ناچیز است.
گروهک منافقین در پی حملات عراق به خاک میهن اسلامی و عقبنشینیهای موقت رزمندگان اسلام، با تصور این که پذیرش قطعنامه 598 ناشی از جدایی ملت و دولت است، به خیال واهی، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در رسیدن به اهداف پلید خود نمود.
منافقین با جمعآوری دیگر ضد انقلابیون سرخورده، از کشورهای مختلف اروپایی، نیرویی به استعداد تقریبی 15 هزار نفر فراهم کرده و با بهرهگیری از جنگافزارهای اهدایی صدام و دیگر اربابان خود، حمله خود را از غرب کشور به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند.
در روز 12 اردیبهشت سال 1340 خورشیدی معلمان کشور جهت احقاق حقوق حقه خود و به رهبری زندهیاد محمد درخشش دست به اعتراض و اعتصاب سراسری زدند.
معلمین تهران در روز 12 اردیبهشت قصد ورود به محوطه وزارت فرهنگ واقع در خیابان اکباتان را داشتند که از ورود آنان جلوگیری به عمل آمد.
معلمان روانه میدان بهارستان گردیدند و جلو ساختمان مجلس روی زمین به تحصن نشستند. پلیس برای متفرق کردن آنان از ماشین آبپاش استفاده کرد ولی معلمان از جای خود تکان نخوردند
دهم اردیبهشت در تاریخ ایران روز مهمی است. روزی که یادآور ازخودگذشتگیهای ملت سرافراز ایران و فرار اشغالگران متجاوز پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه بر سواحل جنوبی کشور (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) در پی رشادتهای سپاه ایران به رهبری امیرالامرای فارس امام قلیخان میباشد. شاه عباس صفوی در این روز در سال ۱۶۲۱ میلادی توانست هرمز را از چنگ پرتغالیها درآورد تا همیشه به خاطر این اقدامش از او به نیکی یاد شود.