ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری، جلوی قهوهخانهای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوهخانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.
1 - نام اصلی فیلم رسالت و در ایران به نام محمد رسول الله معروف میباشد.
2 - این فیلم در سال 1976 میلادی (40 سال پیش) به کارگردانی «مصطفی عقاد» تولید شده است.
3 - این فیلم 40 سالگی پیامبر تا وفات آن حضرت را به نمایش گذاشته است.
4 - وقایع تاریخی مهمی که در این فیلم به تصویر کشیده شدهاند را میتوان: بعثت پیامبر، قتل سمیه، اسلام آوردن و شکنجه بلال حبشی، جنگ بدر، جنگ احد، هجرت مسلمانان از مکه به مدینه و فتح مکه نام برد.
5 - مصطفی عقاد و دخترش سالها بعد در یک عملیات تروریستی توسط القاعده در یکی از هتلهای اردن کشته شدند.
6 - این فیلم در کشورهای لیبی و مراکش که موقعیتهای مشابه مکه و مدینه را دارا بوده است ، فیلمبرداری شده است.
7 - این فیلم در ابتدا با مشکل تأمین هزینههای ساخت مواجه بود و تا آستانه تعطیلی کشیده شد تا این که در نهایت توسط معمر قذافی رهبر لیبی مورد حمایت مالی قرار گرفت.
8 - سازندگان فیلم با ادعای «احترام به باورهای مسلمانان» محمدبن عبدالله و همچنین علی بن ابیطالب و دیگر خلفای راشدین را در فیلم نشان ندادهاند.
9 - در مورد علی (ع)، تنها در سکانسی شمشیر ذوالفقار وی نشان داده میشود.
10 - بازیگران این فیلم از جمله آنتونی کوئین (در نقش حمزه) و ایرنه پاپاس (در نقش هند) از بازیگران مطرح هالیوود بودند.
در زمان حضرت موسی خشکسالی پیش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف میشویم و از خداوند متعال درخواست باران کن.
موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود. خداوند فرمود: موعد آن نرسیده است. موسی هم برای آهوان جواب رد آورد. تا اینکه یکی از آهوان داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیزکنان پایین آمدم بدانید که باران میبارد وگرنه امیدی نیست.
آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد ناراحت شد، شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت دوستانم را خوشحال میکنم و توکل مینمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست.
تا آهو به پایین کوه رسید باران شروع به باریدن کرد.
موسی معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود.
یادمان باشد همیشه امیدوار به رحمت خداوند باشیم و همواره به خدا توکل کنیم تا مشکلات از پیش رو برداشته شود.
با سلام/ به اطلاع میرساند مرحله اول مسابقه علمی دانشآموزان متوسطه اول در تاریخ 30 آذر 95 برگزار میگردد. بودجهبندی دروس طبق جداول زیر برای پایههای هفتم، هشتم و نهم اعلام میگردد.
مردی حاشیه خیابان بساط پهن کرده بود، زردآلو هر کیلو 2000 تومن، هسته زردآلو هرکیلو 4000 تومن. یکی پرسید چرا هستهاش از زردآلو گرونتره؟! فروشنده گفت چون عقل آدم رو زیاد میکنه. مرد کمی فکر کرد گفت، یه کیلو هسته بده. خرید و مشغول خوردن که شد با خودش گفت: چه کاری بود، زردآلو میخریدم هم خود زردآلو رو میخوردم هم هسته شو، هم ارزونتر بود. رفت همین حرف رو به فروشنده گفت، فروشنده گفت: بــــــله ، نگفتم عقل آدم رو زیاد میکنه!!! چه زود اثر کرد.
«دهخدا»