حکمت کیلویی چند؟
چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم. آن روز باطری و زاپاس ماشینم را دزدیده بودند.
رانندهی اسنپ آرامش عجیبی داشت که باعث شد با او حرف بزنم و از بدشانسیهایی که در زندگیام داشتهام بگویم.
صحبتم که تمام شد گفت مسافری داشتم هم سن و سال خودم. خیلی عصبانی بود، طوریکه چشمانش سرخ شده بود.
گفتم چی شده؟ گفت ۸ بار درخواست دادم، رانندهها گفتند یک دقیقه دیگر میرسند ولی لغو کردند!
گفتم حتما حکمتی داشته، ناراحت نشو. بیشتر عصبانی شد و گفت حکمت کیلو چنده؟ و با گوشیش تماس گرفت؛ مدام دعوا میکرد و حرص میخورد.
حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد. من کنار زدم، او را روی زمین خواباندم و احیا کردم. خطر برطرف شد و او را بردم بیمارستان.
دو هفته بعد تماس گرفت و آمد پیش من. من شیفت داشتم و بیمارستان بودم. آن موقع فهمید که سرپرستار بخش هستم. تشکر کرد و کرایه را با یک کتاب کادو شده به من داد.
گفتم دیدی حکمتی داشته! خدا خواسته آن ۸ همکار، درخواست شما را لغو کنند که سوار ماشین من بشوی و نمیری. فقط لبخندی زد و چیزی نگفت.
اما هنوز هم گوشهای از حکمت خدا مونده بود که هویدا شود. من ۴ میلیون پول لازم داشتم. کادو را باز کردم. در صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبانده بود!
حکمت خدا دو طرفه بود. مسافر زنده ماند و من هم مشکلم حل شد!
پروردگار مهربان چهزیبا و دقیق این موضوع را در آیهی ۲۱۶ سورهی بقره بیان فرمودهاند:« وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
ترجمه: [و چه بسا چیزى را خوش نمىدارید ولی آن براى شما خوب است، و چه بسا چیزى را دوست مىدارید ولی آن براى شما بد است و خدا مىداند و شما نمیدانید.