قدردان داشتههایمان باشیم
«قارون» هرگز نمیدانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند ما را به آسانی مستغنی میکند.
و «خسرو» پادشاه ایران نمیدانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحتتر است.
و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند، هیچگاه طعم آب سردی را که ما میچشیم، نچشید.
و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را با هم میآمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد.
بگونهای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان آن عصر هم اینگونه نمیزیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم! و هر چه دارائیمان زیاد میشود تنگدستتر میشویم.
خدایا قدرت شکرگوئی در حرف و عمل را به ما عنایت فرما.