نامههای ناصرالدین شاه به همسرش
عایشه خانم یوشی، یکی از زنان اصلی ناصرالدین شاه بود، یعنی یکی از ۴ زنی که به عقد دائمی وی درآمده بودند.
آنچه در پی میآید، دو نامه ناصرالدین شاه به اوست. شاید برای ما، با پس زمینه ذهنیمان نسبت به ناصرالدین شاه، سخت باشد که باور کنیم، این دو یادداشت از اوست:
نامه اول:
✍ عایشه خانم جانم حاجی سرور آمد کاغذ شما را رساند. سرداری و قبا و غیره فرستاده بودی رسید. از سلامتی احوال شما بسیار بسیار خوشحال شدم. بخدا قسم برای تو آنقدر دلم تنگ شده است که حساب ندارد. التفات قلبی من نسبت به تو زیاده از حد است. البته خودت هم میدانی چقدرها ترا میخواهم. هیچوقت از یادم فراموش نمیشوی. همیشه در خاطرم بودی و هستی. انشاءالله تعالی هیچوقت از ما دور نشوید. انشاءالله همیشه در حضور باشید. پس فردا انشاءالله شما را ملاقات میکنیم و آسوده میشویم.
نامه دوم:
✍ عایشه خانم جانم شنیدهام غصه میخوری. بخدا قسم یک تار موی کثیف ترا به هزار نفر آدم اجنبی نمیدهم، اگر بدانی چقدر محبت بتو دارم هرگز غصه نمیخوری. این دفعه اینطور اتفاق افتاد، ترا بسر من، بجان من، قسم میدهم که غصه نخور، آسوده خاطر باش والله از برای این که تو غصه میخوری، اوقات ندارم؛ مثل سگ میگذرد. ترا بجان من، قسم میدهم غصه نخور جواب خوب بنویس من آسوده شوم. یک انگشتر الماس برلیان برای تو فرستادم؛ از حاجی سرور بگیر. تو عایشه جان من هستی، تو را به یک دنیا برابر نمیکنم.