دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540
دبیرستان حاج سید حسین نوایی


دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540

معلم معجزه‌گر

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۴۳ ق.ظ

در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد.

این معلم جایگزین در یکی از کلاس‌های خود، سوالی از دانش‌آموزی پرسید که او نتوانست جواب دهد و به همین علت بقیه دانش‌آموزان به او خندیدند و او را مسخره کردند.

معلّم متوجّه شد که این دانش‌آموز از  اعتماد به‌نفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی‌هایش مورد تمسخر قرار می‌گیرد.

زنگ آخر فرا رسید. وقتی دانش‌آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش‌آموز را فراخواند و به او برگه‌ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان‌طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند.

روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد.

هیچ کدام از دانش‌آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش‌آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه‌ها قرار گرفت.

بچّه‌ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند.

در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می‌داد.

کم‌کم نگاه همکلاسی‌ها نسبت به آن دانش‌آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد.

 آن دانش‌آموز خود نیز دارای اعتماد به‌نفس شد و احساس کرد دیگر  آن شخصی که همواره معلّم سابقش خِنگ می‌نامید، نیست. 

از آن پس‌ دانش‌آموز تمام تلاش خود را صرف می‌کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.

آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.

مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و پدر پیوند کبد جهان شد.

این قصه را دکتر  سیدعلی ملک‌حسینی برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در خاطرات خود آورده است.

انسان‌ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند. دستت را می‌گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می‌دهند.

 

نوع دوم انسان‌هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی‌ارزش و بدشانس بودن را به او منتقل می‌کنند.

این دانش‌آموز می‌توانست قربانی نوع دوم این انسان‌ها بشود که بخت با او یار بود.

و آن معلم کسی نبود جز محمد بهمن‌بیگی، پدر آموزش عشایر، ابرمردی بزرگ که چون ستاره‌ایی در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد.

بهمن‌بیگی نویسنده‌ایی چیره‌دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد می‌توان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک‌حسینی است.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

۹۸/۱۱/۰۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دبیرستان حاج سید حسین نوایی دولت آباد