گاهی باید از برخی داشتهها گذشت
یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت. پرسش این بود: شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند.
یک پیرزن که در حال مرگ است.
یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است.
و یک (خانم یا آقا) که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید.
شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن بر گزینید. کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را بطور کامل شرح دهید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، تنها یک نفر استخدام شد. او نوشته بود: سویچ ماشین را به پزشک میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس میمانیم.
✅ ما هرگز نمیخواهیم داشتهها و مزیتهای خودمان را (ماشین) (قدرت) و (موقعیت) را از دست بدهیم. اگر قادر باشیم خودخواهیها، محدودیتها و مزیتهای خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات میتوانیم چیزهای بهتری بدست بیاوریم.
.:لئو بوسکالیا:.