آب از سرچشمه گل آلود است
برای این ضربالمثل داستانهای و روایتهای مختلفی نقل شده است که چند نمونه اشاره میشود.
1) خلفای اموی جمعا ١۴ نفر بودهاند که از سال ۴١ تا ١٣۶ هجری درسرزمین پهناور اسلامی خلافت کردهاند. در میان آنها هیچ یک در مقام فضیلت و تقوی همتای خلیفهی هشتم، عمر بن عبدالعزیز، نبودهاند.
این خلیفه تعالیم اسلامی را تمام و کمال اجراء میکرده است؛ دوران کوتاه خلافتش توام با عدل و داد بود و بدون تکلف و تجمل زندگی میکرد.
روزی این خلیفه از فردی شامی پرسید: عاملان من در دیار شما چه میکنند و رفتارشان چه گونه است؟
عرب شامی با تبسمی رندانه جواب داد: «اذا طابت العین، عذبت الانهار» یعنی چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد، در نهرها و جویبارها نیز صاف و زلال خواهد بود. (1)
2) این سخن را به افلاطون نسبت میدهند که گفته است: پادشاه مانند جوی بسیار بزرگ آب است که به جویهای کوچک منشعب میشود. پس اگر آن جوی بزرگ شیرین باشد، آب جویهای کوچک را بدان منوال توان یافت و اگر تلخ باشد، همچنان. (2)
3) فریدالدین عطار نیشابوری این سخن را به عارف عالیقدر ابوعلی شقیق بلخی نسبت میدهد که چون قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارونالرشید او را بخواند و گفت: مرا پندی ده. شقیق ضمن مواعظ حکیمانه گفت: تو چشمهای و عمال جویها. اگر چشمه روشن بود، تیرگی جویها زیان ندارد، اما اگر چشمه تاریک بود، به روشنی جوی هیچ امید نبود.
در هر حال «آب از سرچشمه گلآلود است» مصداق بیکفایتی و تدبیر نادرست شخصی که در رأس امور قرار دارد. چرا که تا آب از سرچشمه گلآلود نباشد، تیرگی به آن نمیگذرد و زلالی و روانی آن حفظ میشود.
برگرفته از:
(1)- لطائف الطوائف ، ص ١٣۹
(2)- روضه الصفا ، ص ۶۸۵