دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540
دبیرستان حاج سید حسین نوایی


دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540

لیلةالمبیت چه شبی است؟

دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۱۳ ب.ظ

لیلة‌المبیت شبی است که حضرت علی علیه‌السلام به جای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بستر آن حضرت خوابید تا رسول خدا (ص) از توطئه قتلی که مشرکان مکه برای او ریخته بودند بتواند جان سالم به در ببرد و از مکه به مدینه هجرت بنماید.

این واقعه در اول ماه ربیع‌الاول سال چهاردهم بعثت رخ داد. شب مقرر فرارسید. مکه و محیط خانه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در تاریکى شب فرو رفته بود. ماموران مسلح قریش هر یک از سویى به جانب خانه رسول خدا روى آوردند.

این توطئه از قبل و با حضور اشراف قریش در دار‌الندوه طراحی شده بود. شیطان نیز در چهره پیرمردی در آن مجلس شوم حضور داشت. آن‌ها با هم مشورت و رایزنى کردند که با محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کنند؟

در نهایت رأى آنان بر پیشنهاد ابو‌جهل یا شیطان قرار گرفت که از هر قبیله یک جوان دلیر انتخاب کنند و آنگاه به هر کدام از جوانان یک شمشیر برّنده بدهند و آنان با شمشیرهاى خود بر پیامبر (ص) وارد شوند و دسته‌ جمعى او را بکشند و خون او در میان همه قبایل پراکنده شود و بنى‌عبد مناف نتوانند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار به گرفتن دیه تن در دهند و آنان هم دیه بدهند.

رسول اکرم (ص) على (ع) را از توطئه قریش خبر داد و او را فرمود که در بسترش بخوابد. على (ع) گفت: اى پیامبر خدا، آیا با خوابیدن من در آنجا تو سالم مى‌‌مانى؟ پیامبر (ص) فرمود: بلى، على (ع) خنده‌اى تبسّم‌‌آمیز کرد و به شکرانه این افتخار، سر به سجده گذاشت. سپس در بستر پیامبر (ص) خوابید و برد خصوصى حضرت را روى خود کشید.

اموران قریش  در حالى که دست‌هایشان بر قبضه شمشیر بود، منتظر لحظه‌اى بودند که همگى به خانه وحى یورش آورند و خون پیامبر را که در بسترش آرمیده است بریزند. آنان از شکاف در به خواب‌گاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مى‌نگریستند و از فرط فرح در پوست نمى‌گنجیدند و تصور مى‌کردند که به زودى به آخرین آرزوى خود خواهند رسید.

دشمنان محمد  در فروغ صبح وارد خانه شدند و علی را به جای پیامبر اسلام یافتند. خشم و تعجب سراپای وجود آنان را فرا گرفت. رو به حضرت علی کردند و پرسیدند محمد کجاست؟! علی فرمود: مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ در این موقع، از فرط عصبانیت به سوی حضرت علی حمله بردند و او را به سوی مسجد‌الحرام کشیدند ولی پس از بازداشت مختصری ناگزیر آزادش ساختند.

 

۹۶/۰۸/۲۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دبیرستان حاج سید حسین نوایی دولت آباد