رفع مشکل دروغگویی در فرزندان
برخی از والدین اغلب نگران دروغهای کودک یا نوجوان خود هستند و ممکن است ندانند که باید چه روشی را در مقابل دروغهای او اتخاذ کنند. آیا آن را نادیده بگیرند؟ کودک را تنبیه کنند؟ میتوانند به تنهایی آن را مدیریت کنند یا باید کمک متخصصین را بطلبند؟ ولی در هر رفتار منفی که دروغگویی نیز جزء آن میباشد، ماهیت آن رفتار، علت انجام آن ، شدت و مدت آن مهم هستند و ما باید درباره آنها اطلاعات بدست آوریم.
اگر یک کودک یا نوجوان یک الگوی دروغگویی را که جدی و تکراری است گسترش و ادامه میدهد. ممکن است نیاز به کمک حرفهای و مشاوره ای توسط مشاور کودک داشته باشد. ارزیابی کودک و نوجوان توسط یک روانشناس به کودک و والدین او در فهم رفتار دروغگویی کمک خواهد کرد و توصیههایی برای آینده او ارائه خواهد گردید. ولی به صورت کلی ما اطلاعاتی درباره علل دروغ گویی و راه حلهایی برای حذف این رفتار به شما ارائه میدهیم.
انگیزه های دروغگویی
کشف انگیزهها و زمینههای دروغگویی گام نخست برای مبارزه و درمان این نوع بیماری است. چون با کشف انگیزهها میتوان راه حل مناسبی برای مبارزه با این بیماری ارایه نمود. این انگیزه ها عبارتند از:
1- انگیزهی ابراز وجود: به علت عدم آگاهی از روشهای طبیعی اظهار وجود، فرد به گفتارهای گمراه کننده و اعجابانگیزی روی میآورد. از این رهگذر ضمن متوجه ساختن دیگران نسبت به خود، توجه از دست رفته را جبران کند.
2- انگیزه خیالپردازی: شناسایی مرز خیال از واقعیت توسط کودکان و نوجوانان میسر نیست. به دلیل نامساعد بودن اوضاع خانواده و یا تمایل شدید به دروغگویی و در نتیجه توهم و عدم تشخیص واقعیات از تخیلات فرد به برچسب زدن و دروغ گفتن متوسل میشود.
3- انگیزهی تشویق و اضطراب:چنانچه اولیای خانواده و مدرسه تواناییهای افراد را مورد نظر و توجه قرار ندهند و از آنها انتظارات بالاتر و بیشتری داشته باشند؛ ضمن برهم زدن تعادل شخص در مقابل فشارهای سنگین او را مجبور میکند تا در توجیه شکستها به دروغ متوسل شود.
4- انگیزهی تقلید و تأسی: نیروی بالای یادگیری توسط کودکان و نوجوانان باعث میشود، فرد بدون توجه به درستی یا نادرستی به محض مشاهدهی عمل بدان کار گرایش پیدا کند.
5- انگیزهی تعارض: تصمیمگیری در موقعیتهای تعارضزا برای کودکان، نوجوانان و جوانان به علت کمبود تجربه مشکل است، زیرا آنها میخواهند در نزد پدر و مادر هر دو محبوب باشند در حالیکه اگر والدین خود با هم تعارض داشته باشند و مخالف هم عمل کنند. چنانچه فرزندان بخواهند نظر هر دو را به خود جلب کنند، دچار تعارض میشوند. چنین موقعیتهای تعارض زا دردناکترین شرایط را برای کودکان، نوجوانان و سایرین به وجود میآورند زیرا آنها را به اتخاذ روشی فریبکارانه وادار میکنند.
برای کاستن از میزان دروغگویی کودکان، نوجوانان، جوانان اقداماتی در خانواده و در مدرسه باید انجام شود. این اقدامات عبارتند از:
1- گرایش اولیا به راستگویی: والدین و مربیان در خانه و مدرسه به طور جدی باید از دادن قولهای دروغ به افراد پرهیز نمایند و آنچه را که در حد توانشان است قولش را بدهند. دادن وعدههای بیجا و دروغ مقدمهای برای دروغگویی در افراد به وجود میآورد.
2- بردباری در برابر ناتواناییها و خطاها: متوقع بودن بیش از حد والدین از نوجوانان و جوانان آنها را وادار میسازد دروغ بگویند و خلافکاری کنند. همراه بودن با آنها و بردباری نشان دادن در راه کسب مهارتهای لازم به مرور زمان و جبران اشتباهات، یک اقدام اساسی در جلوگیری از رشد روحیه دروغگویی است.
3- عدم اتهام دروغگو: چنانچه متوجه شویم دروغگویی افراد از روی قصد و ارادهی خاصی نیست نباید وی را متهم به دروغگویی کرد و این خصلت زشت را در وی به ثبوت رساند. بلکه باید غیرمستقیم از خطرات دروغگویی و خوبیهای راستگویی صحبت به میان آورد. در این راستا از ضربالمثلها و یا الگوهای افراد متشخص میتوان استفاده کرد.
4- آموزشهای والدین: اگر نوجوانان و جوانان به سمت پیدا کردن یک الگو و معیار مشخص رفتاری هدایت شوند؛ این الگوها تأثیرگذار بر رفتار آنها میشوند و رفتارهای نادرست اخلاقی از جمله دروغگویی به عنوان اعمالی غیرمجاز، زشت و ناپسند در ذهن آنها تثبیت و ارزشیابی میشود.
5- نقش بازی نکردن والدین: جهت مچ گیری از کودکان و نوجوانان در مواقعی که اقدام به دروغگویی می کنند غیر از تجسس راه های مناسبتری نیز وجود دارد که بهتر است به آنها توسل جست.
6- زمینهی ایجاد دروغ فراهم نشود: با کودکان، نوجوانان و جوانان هرگونه که رفتار کنیم آنها نیز با ما همانگونه رفتار خواهند کرد. اگر با آنها با آزادی و بدون تحکم و دستور دادن شدید رفتار شود و مجبور به اطاعت کورکورانه نباشند و رفتار و سلوک ما با آنها دوستانه باشد آنها نیازی به دروغ گفتن ندارند و به فکرشان هم خطور نمیکند.