دفتر مشق دبستانم ببین
دفتر مشق دبستانم ببین
پر ز مُهر آفرین، صد آفرین
راستی ما شعر باران داشتیم
توی جنگلهای گیلان داشتیم
گردش یک روز دیرین داشتیم
شعر زیبایی ز گلچین داشتیم
راستی آن دفتر کاهی کجاست؟
عکس حوض آبِ پر ماهی کجاست؟
روز خیس پر باران کجاست؟
مایه سر سبزی بستان کجاست؟
باز آیا ریز علیها زنده اند؟
در حوادث جامه از تن کندهاند؟
کاش حالا خاله کوکب زنده بود
عطر نانش خانه را آکنده بود
ای معلم خاطر و یادت به خیر
یاد درس آب بابایت به خیر
شمع نور افشان یاد کودکان
نامتان در لوح جان شد جاودان
هر کجا هستید ، هستی نوشتان
کامیابی گرمی آغوشتان
هم کلاسیهای سال کودکم
دستهگلهایی ز یاس و میخکم
باز از دل میکنم یاد شما
یاد قلب ساده شاد شما
باز باید یاد یک دیگر کنیم
تا به یادی، شاد، یکدیگر کنیم
آدمی سر زنده از یاد است ، یاد
رمز عمر آدمیزاد است یاد
شادتان میخواهم و شادم کنید
همکلاسیهای من یادم کنید