بی سوادی سیاه و سفید
بیسوادی دوگونه است: «بیسوادی سیاه» و «بیسوادی سفید».
«بیسوادی سیاه» شکلی از بیسوادی است که در نخستین نگاه، دیده میشود. اینکه چه کسی نمیتواند اسم خود را روی برگهی کاغذ بنویسد یا تابلوی یک خیابان را بخواند. ارزانترین نوع بیسوادی است که میتوان با آن مبارزه کرد.
اما موضوع هراسناک، «بی سوادی سفید» است؛ کسانی که در ظاهر توانایی خواندن و نوشتن دارند، هر روز در فضای حقیقی و مجازی، مینویسند و حرف میزنند کسانی که انبوهی از مدارک آموزشی و درجات و گواهینامهها را در کیف خود جابجا میکنند. اما، هنوز در سادهترین تعاملها و ارتباطها و خوانش و نگارش کلمات دچار چالشهای جدی هستند و چنتهشان از موهومات و شبه علم پر است. این شکل از بیسوادی «بی سوادی سفید» است. چرا که در نگاه اول، دیده نمیشود.
این بیسوادی به سادگی قابل سنجش نیست و در آمارها ثبت نمیشود. این نوع بیسوادی، وقتی با انواع مدارک رنگارنگ دانشگاهی، تایید و تقویت شود، «ندانستن مرکب» را باعث میشود. حالا فرد به ابزارهایی جدید برای «تقویت بیسوادی» خود و دفاع از باورهای نادرست خود مجهز گشته است.
بیسوادی سفید درد امروز جامعهی ما و بسیاری از جوامع دیگر است.