مکتب دار
جاحظ (عمرو بن بحربن محبوب بن فزاره الکنانی البصری ، مکنی به ابوعثمان و معروف به جاحظ. رئیس فرقه معروف جاحظیه از فرقه های معتزله) میگوید: از کنار مکتبداری [معلمی] گذشتم، نزد او یک عصای کوچک، یک سنگ، یک عصای بزرگ، یک طبل و یک بوق بود!
گفتم: ای مرد! اینها چیست؟ گفت: گاهی به شاگردی میگویم درس را درست بخوان، وقتی شیطنت میکند، با عصای کوچک او را میزنم. چون فرمان نبرد، او را با عصای بزرگ میزنم، پس فرار میکند، سنگ را به سوی او پرتاب میکنم تا مجروح شود. آن گاه شاگردان بر سر هجوم میآورند. در این حال، طبل را به گردن میآویزم و در بوق میدمم که اهل محل به فریادم برسند و مرا از دست بچهها نجات دهند.
منبع: نمونه معارف جلد 4 صفحه 376