باز هم در من هوایی تازه شد
چهارشنبه, ۱ دی ۱۳۸۹، ۰۷:۵۲ ب.ظ
باز هم در من هوایی تازه شد
باز شوق گریه بیاندازه شد
باز قلبم، باغی از اندوه شد
جنگل غمهای من، انبوه شد
باز اسبی شیهه زد در گوش من
باز هم افتاد غم بر دوش من
باز هم ماهِ محرم زنده شد
باز هم در سینهها، غم زنده شد
باز وقت شیون و زاری رسید
باز دوران عزاداری رسید
باز داغ و درد زینب تازه شد
تشنگی در خیمه بیاندازه شد
جعفر ابراهیمی
۸۹/۱۰/۰۱